معنی رئیس فیفا

حل جدول

رئیس فیفا

سپ‌بلاتر


رئیس سابق فیفا

هاوه لانژ


فیفا

فدراسیون جهانی فوتبال

لغت نامه دهخدا

فیفا

فیفا. [] (معرب، اِ) به یونانی دودالثفل است و به عربی اسم اقحوان است و به سریانی قثاء. (فهرست مخزن الادویه).


رئیس

رئیس. [رَ] (ع ص، اِ) سرور. (دهار). مهتر. (منتهی الارب). سردار و مهتر قوم. (آنندراج) (منتخب اللغات) (غیاث اللغات) (از اقرب الموارد). سر قوم. (مهذب الاسماء). سر. (کشاف زمخشری). ج، رُؤَساء. (اقرب الموارد) (کشاف زمخشری) (مهذب الاسماء):
گر نئی لهبله چرا گشتی
بدر خانه ٔ رئیس خسیس.
بهرامی سرخسی.
مال رئیسان همه به سائل و زائر
وآن ِ تو به کفشگر زبهر مچاچنگ.
ابوعاصم.
چون حاجت آمد که این حضرت و شهریار بزرگوار را رئیس کاروان با خانه ٔ قدیم باشداختیار او را کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 275).
بدین سخن شده ای تو رئیس جانوران
بدین فتادند ایشان بزیر بیع و شری.
ناصرخسرو.
این رئیس جماعت متاکله را تتبع کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 437). رئیس و مرئوس، شریف و مشروف روی بدرگاه آوردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 364).
صنتیت، رئیس قوم. قبل، رئیس قوم. (منتهی الارب).
- رئیس الرؤساء، رئیس رئیسان. سرور سروران. بزرگ بزرگان. سرور و بزرگتررئیسان. عنوانی بوده است بمناسبت منصب و مقامی، و یالقبی بوده است بزرگ مقامی را: علی در این باب تکلفی ساخت از اندازه گذشته که رئیس الرؤسا بود وچنین کارها او را آمده بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 288).
- شیخ الرئیس، لقب ابوعلی سینا. رجوع به شیخ شود.
|| والی. حاکم. فرمانروایا عنوانی برای منصبی نظیر حاکم و والی: چون ببلخ رسید بوالمحاسن رئیس گرگان و طبرستان آنجا رسید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 345). بونصر طیفور و جز وی با تو فرستاده آید... و چند تن نیز از ایشان را که از آنها تعصب میباشد بناحیت شان چون بونصر بامیانی و برادر زعیم بلخ و پسرعم رئیس و تنی چند... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 271). پس امیر [مسعود]، روی به عامل و رئیس ترمذ کرد و گفت... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 240). قاضی مکران را با رئیس و چند تن از اعیان رعیت بدرگاه فرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 242). سلطان دهقان ابواسحاق محمدبن الحسین را که رئیس بلخ بود به حساب عمال و تحصیل بقایای اموال نصب کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 359). اثر کفایت رئیس ابوعلی و کیفیت حال شهر و رعیت پیش سلطان موقع تمام یافت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 439).
- رئیسان شهر، اوتادالبلاد. (منتهی الارب).
|| در تداول امروزی کسی را گویند که مؤسسه و بنگاه و یا اداره ای زیر نظر و سرپرستی او اداره شود. مدیر. سرپرست مؤسسه و اداره: رئیس شهربانی. رئیس اداره.
- رئیس بلدیه، شهردار. (لغات فرهنگستان).
- رئیس پرسنل، کارگزین. (لغات فرهنگستان).
- رئیس سرویس بیمارستان، سرپزشک. (لغات فرهنگستان).
- رئیس ضرابخانه، امین الضرب.
- رئیس کمیساریا، کلانتر. (لغات فرهنگستان).
- رئیس مباشرت، کارپرداز. (لغات فرهنگستان).
|| این لفظ در عهد جدید مقصود از شخصی است که در میان قوم یهود صاحب اقتدار و تسلط و دارای منصب و محل عالی بوده باشد. (قاموس کتاب مقدس). || عظیم الرأس. (المنجد). || آنکه سرش ضربت خورده و زخم شده باشد. (از المنجد) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از متن اللغه).
- شاه رئیس، اصیب رأسها من غنم، گوسفندی که سرش آسیب دیده است. (از متن اللغه) (از منتهی الارب).
|| لقب بزرگان طرفدار اسماعیلیه. (از کشاف اصطلاحات الفنون). || موی سر، چنانکه گویند: فلانی سرش دراز است، یعنی موی سرش. (از متن اللغه).

رئیس. [رِءْئی] (ع ص) بسیار مهترشونده و مهتری گیرنده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (آنندراج).

رئیس. [رَ] (اِخ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه واقع در 24هزارگزی جنوب خاوری نهرآب. سکنه ٔ آن 150 تن.آب آن از زه آب رودخانه ٔ شاینگان تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات و حبوب است. راه مالرو دارد و تابستان از طریق کفرزان اتومبیل میتوان برد. ساکنان رئیس از طایفه ٔ ولدبیگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). رجوع به فرهنگ آبادی های ایران شود.


خانم رئیس

خانم رئیس. [ن ُ رَ] (اِ مرکب) سرپرست فاحشه خانه. رئیس فاحشه خانه. رئیس جنده خانه.

فرهنگ معین

فیفا

بیابان، بیابان بی آب، تخته سنگ نرم. [خوانش: (فَ) [ع. فیفاء] (اِ.)]

فرهنگ عمید

فیفا

زمین و جای فراخ و هموار،
بیابان بی‌آب،

ترکی به فارسی

رئیس

رئیس

فرهنگ فارسی آزاد

رئیس

رَئیس، سرور- کسیکه در رأس کار قرار دارد مثل رئیس دولت یا جمهور یا قوم- مافوق (جمع: رؤساء)

رَئیس، در جمله «قَد ظَهَرَ سِرُّ التَنکیس لِرَمزِ الرَّئیس» منظور از رئیس قطب سلسله ولایت و صاحب الامر موعود منتظر است

فرهنگ فارسی هوشیار

فیفا ء

کویر فراخ

عربی به فارسی

رئیس الحکومة

رئیس دولت (رئیس جمهور یا نخست وزیر)

معادل ابجد

رئیس فیفا

441

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری